نظریه های روان درمانی
تاریخچه - چارچوب نظری - کاربرد

ماهيت نظريه يادگيري اسپنس

اسپنس در نظريه شرطي كمّي خود كوشيد در چهارچوب شرطي شدن محرك – پاسخ به هدف نهايي يادگيري و رفتاري دست يابد. وي در بررسيهاي خود به اصلاح و بهبود نظام روان‌شناسي هال پرداخت و يادگيري را يك فرايند ارتباطي ميان محرك – پاسخ شناخت و از مفاهيم مختلف نظريه هال فقط به شمار معدودي از آنها صحه گذاشت.

گرچه اسپنس بررسيهاي خود را درباره يادگيري به طور خالص و بدون توجه به كاربردهاي آموزشي انجام مي‌دهد، اما در نتيجه معلوم مي‌شود كه براي پيشرفت مواد درسي داراي نتايج موثر و كارسازي مي‌باشند.
به عقيده اسپنس اشياء و اموري كه در جهان پيرامون انسان وجود دارند جز واقعيتها يا حقيقتها چيز ديگري نيستند و از راه مشاهده مي‌توانند مورد بررسي قرار گيرند. به اين جهت اسپنيس را مي‌توان يك حقيقت‌گراي علمي يا تجربه‌گراي منطقي دانست. علم از ديدگاه اين روان‌شناس تنها با معلوماتي بايد سر و كار داشته باشد كه با تأييد همگان همراه باشد و در قيد اظهار نظرهاي خصوصي قرار نگيرد.


ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد
پيوندها